بدون عنوان
پسر گلم ٣ روز و ٣ شب تب شدید داشت . شبها تبش ٤٠ درجه بود. از ترس اینکه خدای نکرده دچار تشنج بشه تا صبح بالای سرش بیدار بودم.پاشویه می کردمش ،ایت الکرسی می خواندم و هر٤ ساعت استامینوفن .این سه روز راهم مرخصی گرفتم تا اینکه بالاخره خدا را شکر حالش خوب شد .طفلکی از شدت تب همش هذیون می گفت .قربونش بشم دردوبلات به جونم عزیز دلم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی